عـــــــلـــــــی جـــــون
نمیدونم چرا وقتی این همه بازی تو دنیاست!
ادمها بااحساس هم بازی میکنند!!!

تو ميري تنهام ميزاري

 نميبيني گريه هامو

 نديدي دلم شكسته

نميشنوي تو صدامو

برای مشاهده ادامه مطلب این پست اینجا را کلیک کنید

خیلی سخته که برای دیگران مثل کوه استوار باشی اما تو خودت آروم آروم بشکنی…

 

تنهام…
مثل یه برگ سبز که از درخت افتاده
میون برگ های زرد تنها و ترسیده
کاش بارونی بباره
بشوره دنیامو از
برگ های زرد و پاره

  خاطرات نه سر دارند نه ته…!
بی هوا می آیند تا خفه ات کنند…
می رسند گاهی وسط یک فکر…
گاهی وسط یک خیابان…
و گاهی حتی وسط یک صحبت…
سردت می کنند…
رگ خوابت را بلدند…!
زمینت می زنند…
خاطرات تمام نمی شوند…
“تمامت می کنند”…!

تعداد صفحات : 81