خالی تر از سکوتم …
انبـوهــی از ترانـه
بــا یـاد صبـح روشـن اما …
امیـد باطل
شب دائـمی ست انـگار …
چه حس قشنگیه وقتی میشی مَحرمِ دل یکی…
یکی که بهش اعتماد داری …
بهت اعتماد داره …
از دلتنگی هاش برات میگه …
از دلتنگی هات براش میگی …
آروم میشه …
آروم میشی …
حسی که هیچ وقت به تنفر تبدیل نمیشه …
این حس مثل قطره های باران پاکه…
تنها باران است که گاهی در اوج تنهایی من در آن لحظه که هیچ کس نیست ،
با من از تو می گوید …
ولی درد من این است که دیریست باران نمی بارد !
کـاش می دونستـــــی
اونـــــی کــه نشســــــــــته
همیشــــــــــه خستــــــــــه نیســـــت
شــــــــــاید جایـــــی بــرای رفتــــــــــن نـــداره…..
حماقت چیست…؟
این که من ،تو را…
با تمام بدی هایی که در حقم میکنی…
هنوز
…
دوست دارم!!